گروتسک Grotesque
گروتسک در غرب به عنوان یک سبک هنری ، حداقل از ابتدای دورۀ مسیحیت در فرهنگ رومی سابقه دارد . آن هنگام که در یک نقاشی واحد ، انسان ، حیوان و گیاه را به هم درمی آمیختند . در حقیقت گروتسک به عنوان یک اصطالح معتبر و پرمعنا جدیداً مورد پذیرش قرار گرفته است . هرچند کوششهای مهم ولی پراکنده در تعریف گروتسک ، در صدۀ نوزده میلادی صورت گرفت ؛ اما تنها در سال ١٩٥٧ میلادی و با انتشار کتاب « گروتسک در هنر و ادبیات » اثر ولفگانگ کیزر منتقد آلمانی بود که گروتسک مورد بررسی بسیاری از تحلیلهای زیباشناختی و سنجش ناقدان قرار گرفت . بیشترین تلاش در بیان ماهیت گروتسک توسط ولفگانگ کیزر انجام گرفته است . وی در کتابش میگوید : گروتسک تجلی این دنیای پریشان و از خود بیگانه است ، یعنی دیدن دنیای آشنا از چشم اندازی که آن را عجیب مینماید و این عجیب بودن ممکن است آن را مضحک یا ترسناک جلوه دهد و یا هردو کیفیت را به صورت همزمان پدید آورد . گروتسک بازی با پوچیهاست . به این مفهوم که هنرمند گروتسک پرداز درحالی که اضطراب خاطر را در خندۀ ظاهر پنهان میکند ، پوچیهای عمیق هستی را به بازی میگیرد . گروتسک حرکتی است در جهت تسلط بر عناصر پلید و شیطانی دنیا و طرد نمودن آنها .عناصری که در یک اثر گروتسک قابل تشخیص است :
الف) ناهماهنگی :
بارزترین خصیصۀ گروتسک ، عنصر ناهماهنگی است . این ناهماهنگی میتواند از کشمکش ، برخورد ، آمیختگی ناهمگونها یا از تلفیق ناجورها ناشی شده باشد .
ب) خنده آوری و خوفناکی :
همۀ کسانی که در خصوص گروتسک نوشته اند ، آن را با مضحکه و هراس درآمیخته اند . عده ای که گروتسک را نوعی کمدی می دانند ، آن را در ردۀ بورلسک ( نوعی تقلید در ادبیات انگلستان که به منظور سرگرمی و تفریح ، عیبی را با استفاده از کلماتی پرمعنا و سنگین بزرگنمایی میکنند ) و انواع دیگر مضحکۀ عامیانه طبقه بندی کرده اند .دیگرانی که بر کیفیت خوفناک گروتسک تکیه دارند ، آن را مرز دنیای رازها و خارق العاده ها دانسته و به دنیای ماوراءالطبیعه سوق میدهند . متن گروتسک نباید به گونه ای باشد که در سرانجام ، اثری مضحک و تفریحی از کار درآید یا مخاطب بپندارد که با مضحکه روبروست و نفس اثر را که وحشت و نفرت مجسم است جدی نگیرد . البته باید دقت نمود تنها در اثر کشمکش عنصرهای متضاد است که تاثیر ویژۀ گروتسک حاصل میشود .
ج) افراط و اغراق :
گروتسک دارای طبعی افراطی است و عنصر اغراق و زیاده روی از خصایص بارز آن است ، بدین جهت اغلب از روی اشتباه با فانتزی و خیال پردازی همردیف شمرده میشود . دنیای گروتسک با تمام عجایب آفرینی ، همان دنیای آشنای ماست و از خیال پردازی بسیار دور است . دنیای گروتسک حقیقی ، مستقیم و بی پرده است و همین است که آن را قدرتمند میسازد . اگر اثر در دنیایی خیالی و بدون اشاره به دنیای واقعی خلق شود ، دیگر گروتسکی وجود نخواهد داشت .
د) نابهنجاری :
نابهنجاری ، منشاء مضحکه و وحشت و انزجار است . واکنشهای معمول که نسبت به گروتسک نشان داده میشود ( احساس نشاط و انزجار ، خنده و ترس ، جاذبه و دافعۀ همزمان ) ، حاصل مواجهه با نابهنجاری شدید است . شاید بخاطر همین ماهیت نابهنجار گروتسک و نحوۀ عرضۀ مستقیم و افراطی این نابهنجاری است که آن را به عنوان مطلبی عذاب دهنده و نفرت انگیز ، توهین به عفاف و طغیانی علیه حقیقت و هنجار محکوم میکنند .
مشابه های گروتسک :
ابزوردیسم هم مانند گروتسک بعلت کثرت استعمال ، معانی زیادی یافته است . هردو را اغلب به معنای مسخره ، نامتعادل و احمقانه بکار برده اند . اگر بپذیریم که نمایشنامه های ابزورد در خلق متن نمایشی به گروتسک نزدیک میشوند ، میتوان تئاتر ابزورد را نوعی تئاتر گروتسک دانست . آثار نویسندگانی مانند بکت ، یونسکو ، آداموف ، ژنه و پینتر گنجینه ای از ادبیات گروتسک است . برای مثال در خصوص اشخاصی چون « لاکی » و « پوزو » در نمایشنـامـۀ « در انتظار گودو » ، « سخنران » در نمایشنامۀ « صندلیها » ، « مادام » در « کلفت ها » یا دربارۀ توصیف صحنه هایی مانند ظهور ونگ ونل از سطل زباله در نمایشنامۀ « آخربازی » یا واقعۀ شستشوی مغزی در نمایشنامۀ « جشن تولد » مشکل میتوان تصمیم گرفت که اصطلاح گروتسک یا ابزورد را باید بکار برد .
فراشگفت : تفاوت گروتسک و فراشگفت در این است که گروتسک افراطی تر و معمولاً خصمانه تر است حال آنکه فراشگفت میتواند عجیب و غریب باشد بدون آنکه ناراحت کنندگی و عذاب آوری گروتسک را داشته باشد .
کاریکاتور : گروتسک همواره با کاریکاتور همگام بوده است . کاریکاتور همان اغراق آمیز جلوه دادن خصوصیتهای معین و مشخص است . تفاوت گروتسک و کاریکاتور در این است که کاریکاتور عناصر متضاد و ناهمگون را درهم نمی آمیزد و در آن احساس تجاوز عناصر ناجور درقلمرو یکدیگر وجود ندارد . برای مثال اگر یک بینی بیش از اندازۀ معمول بزرگ ترسیم شود ، یک کاریکاتور شکل گرفته است ولی چنانچه این بینی آنقدر بزرگ شود که بقیۀ عناصر صورت را تحت شعاع قرارداده و تابع خود سازد ، به یک کاریکاتور - گروتسک رسیده ایم چرا که باعث انزجار و وحشت میشود .
طنز : زمانی که یک طنز پرداز میخواهد بیشترین حس ریشخند و انزجار را در مخاطب ایجاد نماید ، قربانی خود را به گونۀ گروتسک به نمایش در می آورد . عامل اساسی که گروتسک را از طنز متمایز میسازد ، آمیزش تضادها در عمل و تاثیر است . گروتسک برخلاف طنز ، درست و غلط ، و راست و دروغ را معین نمیکند و درس اخلاق نمیدهد ؛ بلکه میکوشد تفکیک ناپذیری آنها را ارایه دهد . خنده ، عصبانیت یا احساس انزجار ی که طنز در مخاطب خود ایجاد میکند کاملاً تفکیک شده و جدا از هم است حال آنکه گروتسک میکوشد با تلفیق این حسها ، مخاطب خود را درگیر پاسخها و واکنشهای مختلف کرده و نوعی گیجی و تشتت فکری ایجاد نماید .
طعنه : طعنه در عمل و باز تاب عمل ، جنبه ای عقلانی دارد حال آنکه گروتسک بیشتر با احساس سر و کار دارد . طعنه نویس گاهی از گروتسک به عنوان وسیله ای برای مقاصد کنایه آمیز خود استفاده مینماید ولی گروتسک با طعنه مغایرت دارد .
مضحکه : خنده در گروتسک جنبه ای ضروری و اساسی دارد . یک اثر گروتسک معمولاً خنده را نیز به همراه دارد ولی مخاطب گروتسک نمیتواند از ته دل بخندد چراکه این عنصر با ادراکی مغایر و ناسازگار ارایه میگردد .
اصطلاح گروتسک . در لغت از ریشهی لاتین گروتو آمده است. این اصطلاح در اصل به معنای مغاک و گودال است. وجه تسمیهی آن برمیگردد به مغاکها و مقبرههای روم باستان که برای اولین بار در آنها نیمتنههایی از موجوداتی خیالی یافت شد. سبک هنری این مجسمهها به نام گروتسک شناخته میشود. چنانچه بخواهیم گروتسک را در یک پاراگراف تعریف کنیم باید بگوییم:
سبکی از هنر در ژانر فانتزی که با تحریف و تخریب اشکال معمول حیوانات و شخصیتها پدید میآید. اگر بخواهیم انتزاعیتر بگوییم، گروتسک ترکیبی است از زشتنمایههایی که آراسته به زیورآلات باشد، اشکال عجیب و غریب تمسخرآور اغراقشده و غیرواقعی.
هنر گروتسک در قرن پانزدهم مورد توجه قرار گرفت. از معماران معروفی که در این سبک کار کردهاند میتوان به رافائلو سازیوسرمعمار کلیسای واتیکان اشاره کرد. گروتسک در کلیسا یک فرم دکوراسیون است که شامل حلقههای گل و شمایل حیوانات میشود. این سبک در رم باستان در دکوراسیون دیوارها و موزاییکها مرسوم بوده است. در دوران رنسانس نیز این سبک در منبتها و نیمتنههای چوبی و در نقاشیهای کتابی دیده میشود.
نقاشیهای گروتسک، معمولاً شمایلی هستند دربارهی موضوعاتی که در اصل میبایست ترسناک بوده باشند؛ اما به شیوهای تمسخرآمیز به تصویر کشیده شدهاند.
در مجسمهسازی، گروتسک معمولاً در کلیساهای گوتیکخودنمایی میکند؛ مجسمههای گرگویلها بر فراز کلیسای نُتِردام بهترین نمونه از این سبک هستند. دیمیتری شوستاکوویچ، این سبک را در موسیقی خود به کار میبرد.
در ادبیات معمولاً شخصیتهای گروتسک از یک سو ترحم برانگیزاند و از سوی دیگر، منزجر کننده. نمونههای کلیشهای این دسته، معمولاً مردمانی ناقصالخلقه و یا ناقصالعقل هستند. با این وجود، شخصیتهای متملق نیز گاهی در این زمره قرار میگیرند. مخاطب همواره با شخصیتهای گروتسک دچار درگیری میشود. او نمیتواند تصمیم روشنی دربارهی این تیپ شخصیتها اتخاذ کند. تنها در ادامهی داستان است که مشخص میگردد نیروهای خیر بر شخصیت برتری مییابند یا نیرویهای شر.
ویکتور هوگو در رمانهایش توجه ویژهای به این نوع شخصیتها مبذول میدارد. گوژپشت نتردام از بهترین نمونههای آن است. در این رمان فضاسازی و نیز خود شخصیتها، بالاخص خود گوژپشت، گروتسک هستند. میخاییل باختین، منتقد ادبی و نویسندهی روس، دربارهی این سبک، نظریات ارزندهای ارائه داده است. اومبرتو اِکو نویسنده و محقق ایتالیایی که در زمینهی هنر قرونوسطی متخصص است، نیز به خوبی این سبک را در رمان موفق خود با عنوان «نام رز» به کار میبندد.
هیولای دکتر فرانکنشتاین نوشتهی مری شلی نیز نمونهای از به کارگیری سبک گروتسک در ادبیات است. شخصیت گالوم در رمان ارباب حلقهها نوشتهی پرفسور تالکین کاربرد شخصیتهای گروتسک در رمانهای فانتزی را به تصویر میکشد.
هنر مدرن نیز همچنان از گروتسک بهره میجوید. نقاشیهای دیواری گروههای معترض، که تحت عنوان گرافیتیشناخته میشوند، اغلب از سبک گروتسک در تصویرگری شخصیتها استفاده میکنند. در نماهنگها نیز این امر به چشم میخورد. فیلم-کارتونها در نماهنگ دیوار گروه پینک فلوید، نوعاً گروتسک هستند.
این سبک در زیر شاخهی ژانر فانتزی قرار میگیرد. مهمترین شاخصههای این سبک حضور احساس ترس است؛ اما این ترس مسخ شده و مضحک مینماید. مخاطب اثر هنری گروتسک، تکلیف خود را با آن نمیداند. گروتسک یقیناً زیبا نیست؛ اما احساس تمسخری که در آن نهاده شده است، جذابش میکند. این سبک ارتباط نزدیکی با طنز گزنده یا طنز تلخ دارد و اغلب برای بیان همان مفاهیم به کار میرود.
از اینکه نظر خودتون رو مرقوم میفرمایید سپاسگزارم
نظرات شما عزیزان:
|